پلاک

آخرین نظرات
  • ۲۶ اسفند ۹۳، ۱۱:۲۴ - ر...
    سلام..
نویسندگان

از زبان عبدالحمید عباسی از نیروهای سپاه بدر در شمال غرب عراق


کمک‌های مردم عراق به جبهه‌های ایران

در جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران برخی از مردم می‌دانستند که هدف صدام و استکبار جهانی از بین بردن انقلاب اسلامی ایران بوده است. هر کمکی که از دستشان برمی‌آمد، انجام می‌دادند. به خاطر دارم زن‌های روستا و شهرهای شمال عراق طلاهای خودشان را برای کمک به جبهه به ایران می‌فرستادند. مردان عراقی هم دینارهای ارزشمند معادل 5 دلار آمریکایی در آن زمان را به ایران می‌فرستادند. بنده به یاد دارم که دایی‌ام آن موقع 20 دینار به ایران فرستاد.

علاوه بر این مردم عراق برای رزمندگان اسلام دعا می‌کردند؛ یادم است پدر بزرگ و مادربزرگ‌های ما با گریه برای رزمندگان اسلام دعا می‌کردند.

در رابطه با اعزام نیروها هم سربازهایی که به اجبار توسط صدام به جنگ رفته بودند، فرار می‌کردند و به رزمندگان اسلام می‌پیوستند یا اینکه به عنوان اسیر عراقی در جبهه حضور پیدا می‌کردند، مزار تعداد زیادی از این نیروها در گلزار شهدای قم است. رزمندگان عراقی در عملیات «مرصاد» هم حضور پیدا کردند و حدود 250 رزمنده عراقی در این عملیات به شهادت رسیدند.


سردار شهید اسماعیل دقایقی در میان مجاهدین عراقی، هورالهویزه


 

 



منبع :

http://www.farsnews.com/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۲۳
شهید التالی
سرویس بین الملل پایگاه خبری شهدای ایران؛ تکریم مقام شهدا از هر قشر و فرهنگ و قومیتی که هستند نشان دهنده اهمیت یک کشور به مقوله ایثار و شهادت است. همانگونه که در کشورهای دیگر بازماندگان جنگ و کشته شدگان جنگی از هر دین و مذهب و فرهنگی که باشند از شأن بالایی برخوردار هستند و هر ساله به منظور پاسداشت آنان در جنگ مراسم‌های متعددی برگزار می‌کنند.

اما آنچه شهید و شهادت را در فرهنگ ایرانی اسلامی برجسته می‌کند نه کشته شدن صرف در راه وطن و جانفشانی و حماسه در صحنه نبرد بلکه نیت شهید و عزم او برای شهادت در راه خداست. بزرگی شهدا نه به واسطه محل زندگی و درجه و مقام آن‌ها بلکه در نیت خالصانه روشن شده است.

تعداد شهدای غیر ایرانی دفاع مقدس به حدود ۴۵۶۵ نفر می‌رسد با وجودی که کم نیستند اما هیچ‌گاه اسمی از آن‌ها برده نشده و تقدیری از آنان صورت نگرفته است. با وجود برگزاری هر ساله گرامیداشت‌ها و یادواره‌های شهدا اما هیچ‌گاه در تجلیل از شهدای غیر ایرانی دفاع مقدس برنامه‌ای برگزار نشده است.

 افرادی که در کشوری دیگر زندگی می‌کردند ولی خود را به کاروان کربلاییان ایران رسانده و در این راه شهید شدند و پیکر برخی از آنان به کشورشان بازگشت و برخی دیگر مفقودالاثر ماندند و تعدادی دیگر در خاک ایران آرمیدند و پیکرشان در مزار شهدای کشور و در کنار همرزمانشان جای گرفت. اغلب شهدای غیر ایرانی دفاع مقدس از کشورهای همجوار نظیر بحرین و افغانستان و پاکستان به ایران سفر کردند گا‌ها مقیم ایران بودند ولی تعدادی دیگر با آغاز جنگ و برای جهاد به ایران سفر کردند.

بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و بنیاد شهید که متولیان مربوط به امور شهدا و خانواده‌ها و حفظ یاد و نام آن‌ها هستند در پاسداشت از شهدای خارجی تا به امروز هیچ اقدامی نکرده‌اند و حتی آمارهای دقیق از آنان در دست نیست. شناساندن شهدای خارجی دفاع مقدس به مردم می‌تواند نمونه خوبی برای معرفی و بازشناساندن جنگ و مفاهیم ایثار و شهادت از منظر افراد غیر ساکن در ایران باشد. لزوماً پرداختن به موضوع شهید و شهادت معطوف به شهدای ایرانی و خانواده‌های آنان نمی‌شود چه بسا تاثیر شهادت یک غیر ایرانی در جنگ تحمیلی و نگاه با بصیرت او در تشخیص حق و باطل بتواند سرمشق و الگوی خوبی برای دیگران باشد. علارغم اهمیت این شهدا نه هیچ کجا اسمی از آنان برده می‌شود و نه یادی از آن‌ها می‌شود. خانواده‌های این شهدا اکثرا در کشورهای دیگر زندگی می‌کنند و کسی برای ثبت خاطرات و زندگینامه این شهدا که میراث گرانبهای انقلاب اسلامی هستند اقدامی انجام نمی‌دهد.

آماری که همیشه تقریبی است

یکی از مشکلات اصلی که در این مورد وجود دارد خلا وجود آمار دقیقی از شهدای خارجی است. یعنی بعد از اینکه سال‌ها از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران گذشته  هنوز مشخصا وظیفه هیچ سازمانی جمع آوری آمار و مستندات و آثار بجای مانده‌ای این شهدا نبوده است.

شاید با سر زدن به هر ارگانی که واحدی به نام امور بین الملل داشته باشد بتوان بخشی از اطلاعات و اسامی رزمندگان خارجی حاضر در جنگ و بعد شهدا را پیدا کرد اما اینکه سازمانی متولی این امر باشد و تلاشش را برای جمع آوری دقیق این آمار مصروف کند نبوده است. در این میان علاوه براینکه اطلاعات این شهدا ثبت و ضبط نمی‌شود عملا به دلیل نبودن اطلاعات معرفی این شهدا به جامعه امکان پذیر نیست.


http://shohadayeiran.com
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۵ ، ۰۱:۰۹
شهید التالی

    





شب یکشنبه 16/3/2003 راشل کوری 24ساله طرفدارصلح شهروند امریکایی و از اهالی ایالت واشنگتن امریکا به همراه 8 تن از دوستان خود در جنبش همبستگی با ملت فلسطینی"ISM" ـ  5 تن امریکایی و 3  تن انگلیسی ـ  در محله السلام واقع در جنوب شهر رفح در نوار غزه سعی می کنند که از اقدام یک دستگاه بولدوز نظامی رژیم صهیونیستی در ویران کردن یکی از خانه های فلسطینی در مجاور نوار مرزی فلسطین با مصر واقع در جنوب شهر رفح جلوگیری کنند. کوری در برابر بولدوز ایستاد و از سرنشین بولدوزر خواست که وسیله اش را متوقف سازد. وی یک پیراهن پرتقالی رنگ را پوشیده بود که از دور قابل تشخیص بود. این صلح طلب با بلندگوی خود با راننده بولدوز صحبت می کند و بقیه دوستانش نیز در فاصله 20 تا 15 متری کوری با فریاد از راننده بولدوزر می خواهند، توقف کند. در حالی که بولدوزر همچنان به سوی وی حرکت می کرد بر روی یک تپه خاکی رفت وقتی که خواست از بولدوزر دور شود بر زمین افتاد و تیغه بولدوزر او را در خاک دفن کرد. در همین زمان دوستان کوری فریاد می کشیدند و به راننده بولدوزر اشاره می کردند که توقف کند. که در این حال بولدوزر چند متر جلوتر ایستاد و تیغه را بالابرد سپس آنرا پایین آورد و به عقب حرکت کرد. پس از ارتکاب این جنایت نظامیان اشغالگر هیچ گونه کمکی را به کوری نکردند و پس از چند دقیقه یک آمبولانس فلسطینی به مکان حادثه رسید و کوری را به بیمارستان شهید محمد یوسف نجار در رفح منتقل کرد که در همان جا اعلام شد که وی فوت کرده است.
 بوش این جنایت را محکوم نمی کند
    این بود جنایت جدید صهیونیست ها در حق یک شهروند امریکایی که دولتش مشغول آماده شدن در حمله به عراق بود. دولتمردان کشورش تنها به شارون جنایتکار امر می کنند در مورد این حادثه تحقیق کند و تنها عکس العملش ابراز تأسف بود. این بود پاسخ امریکا نسبت به کشته شدن یکی از شهروندانش و علت آن هم این بود که قاتل شهروندش یک صهیونیست بود!!
     راشل حدود یک ماه پیش از وفاتش در تظاهرات عمومی کودکان فلسطینی در استان رفح ضد ادامه تجاوزات وحشیانه صهیونیست ها علیه ملت بی دفاع فلسطین شرکت کرد و در این تظاهرات پرچم امریکا و رژیم صهیونیستی را به آتش کشید. وی همچین بوش رئیس جمهور امریکا را یکی از جنایتکاران جنگی قلمداد کرد و خواستار تحویل وی به دادگاه بین المللی جنایتکاران جنگی شد.
کودکان مظلوم فلسطین را دوست داشت
    در آن تظاهرات راشل گفت: به خاطر این در فعالیتهای کودکان شرکت می کنم که آنان در شرایط بسیارسختی زیر باران گلوله ها و بمب ها زندگی می کنند. منازل اطرافشان ویران می شود و آب آلوده می نوشند. من هر کاری که از دستم برآید برای این کودکان مظلوم انجام خواهم داد.
    وی افزود: من از توانایی آنان در کارکردن با وجود موانع اطرافشان تعجب می کنم و با کمال میل در فعالیتهایشان شرکت می کنم. بوش رئیس جمهور امریکا یک جنایتکار جنگی است. چرا دادگاه جنایتهای بین المللی که لازم است وی را پیش از همه مورد محاکمه قرار دهد، همکاری نمی کند. 
    راشل کوری اولین طرفداری صلح بین المللی بود که در حین جلوگیری از ویرانی منازل فلسطینیان به دست نظامیان تروریست صهونیستی کشته شد اما حادثه کشته شدن وی یکی از کشتارهایی است که نظامیان اشغالگر هر روز در حق ملت بی دفاع فلسطین انجام می دهند.
     دوستان راشل در جنبش بین المللی حمایت از ملت فلسطین مراتب خشم و اندوه شدید خود را نسبت به مرگ دوستشان اعلام کردند و فابیو تشییه از شهروندان ایتالیا، کابینه تروریست رژیم صهیونیستی را به ارتکاب جنایتهای ددمنشانه در حق شهروندان فلسطینی و شهروندان بیگانه متهم کرد و گفت: من و دوستانم هرگز فکر نمی کردیم که سربازان اشغالگر صهیونیست یکی از ما را که تنها به عنوان ناظر اتفاقات و همچنین برای اعلام همبستگی با ملت فلسطین به این جا آمده ایم، به قتل برسانند. وی افزود:
 دوستش کوری معتقد بود استقلال حق ملت فلسطین است. وی همیشه خواستار حمایت بین المللی از ملت فلسطین بود.


منبع : http://www.rachell.blogfa.com/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۲۲
شهید التالی

استاد حسن رحیم پور ازغدی در بخشی از سخنانش در تریبون نماز جمعه تهران اشاره ای به  حواشی یکی از سخنرانی هایش در مورد عزاداری  پرداخت. سخنرانی که در آن به تبیین برخی انحرافات در عزاداری های حضرت اباعبدالله  پرداخته شده بود.

وی به نظر مقام معظم رهبری اشاره کرد و گفت: مقام معظم رهبری  آمدند گفتند: عده ای که  می آیند و نیم ساعت  حسین وای حسین وای می گویند، به تنهایی به چه درد می خورد. کمی هم از معارف اهل بیت (ع) باید بگوییم.
 
رحیم پور گفت: تا ما حرفی می زنیم می گویند این ضد حضرت محسن(ع) و حضرت فاطمه (س) است. الان که اینترنت و ماهواره و ... هست به این راحتی دروغ می گویند. این ها در صدر اسلام چه کار می کردند. راحت به همه دروغ می بستند.
 
عضو شورای انقلاب فرهنگی در ادامه افزود: ترانه های مبتذلی را  در برخی مجالس لهو و لعب به کار می برند همان را  در هیأت به کار می برند. همان آهنگ و حتی همان شعر را به کار می برند. فقط منظورشان را معصومین می کنند و شعر را می خوانند. آیا اینها خیانت به شیعه نیست؟ آیا اینها عزاداری است؟
من شنیده ام برخی از آنها با برخی از خوانندگان جلساتی دارند و بده بستان انجام می دهند. این ترانه اش را به او می دهد. و دیگری  ثوابهای شعرش  را به اون یکی می دهد!
آهنگ های جاز، راک و رپ ... را در این هیأت ها آورده اند. قلاده می بندند و صدای سگ در می آورند. همین امسال در مشهد این اتفاق افتاد. قلاده بستند و مداح می گفت:
کنم عوعو دهم دست ولایت  (صدای جمعیت سگ)
 یا اینکه می گفتند:
یک تکه استخوان بس است ما را 
 
رحیم پور ازغدی که بنا داشت در این تریبون روایت های اقتصادی حضرت سید الشهدا(ع)  را عنوان کند گفت موضوعی که می خواستم صحبت کنم بماند  برای جلسه بعد. الان باید از ساحت سید الشهدا(ع)  دفاع کنم. 
 
 جلسه راه انداختند و همه لخت و ادای مست ها را در می آورند. بچه های شیعه هم فکر می کنند اینها عزاداری است و باعث تقرب به اهل بیت(ع). در برخی از این مجالس همانند مست ها حرکت می کنند و داد می زنند:
ما گر از سر بریده می ترسیدیم  از محفل عشاق نمی رقصیدیم
کسی نیست به آنها بگوید: محفل عشاق اینجا نیست. شرق دجله زیر خمپاره و آتش وخون بود.
یا می گویند: رقاصم و رقاصم رقاصه عباسم
عباسی که می گوید دست راستم را قطع کنند، مکتبم را رها نمی کنم. بعد داد می زند می گوید من مست مستم مشت مشتم و..
یا اینکه می گویند: والله صد قدح بشکست ... حضرت شراب حسین!
به حضرت سید الشهدا لقب حضرت شراب داده است! این محبت اهل بیت است؟ ما با اینها مشکل داریم.
 
 به آنها می گویم چرا این حرف را می زنی. در پاسخ می گوید: آقای خمینی در قیامت باید جواب دهد و عذاب می کشد. چون با قاتلین حضرت زهرا دستور اتحاد داده است.
 
اصلاً واقعاً اینها چه موجوداتی هستند. به او گفتم: این مردم سنی قاتل حضرت زهرا(س)  هستند؟ این مردم سنی ما که برخی از آنها در شهرها زیر تابوت حضرت زهرا می روند؟ چرا دارید در دام وهابی ها می افتید. بعد این فیلم را پخش می کنند و وهابی در زیرش می گوید آیا حسین عاقل تر بود یا یزید.. چرا می خواهید ایران را به عراق و سوریه تبدیل کنید. اینها به عقاید شیعه ، بازار اسلام، سیاست و جهاد کاری ندارند و فقط می خواهند همین طور جلو بروند.
 
استاد رحیم پور ازغدی ادامه داد: روایاتی درباره بازار اسلامی آورده بودم که دیدم این موضوعات مهمتر است. از بس این روزها دروغ و تهمت زدند. من خواهش می کنم منشور عزاداری رهبر انقلاب را بین مردم پخش کنند. 
 
وی در ادامه به  بیان بخش هایی از نوشته های امام خمینی  پرداخت که آمده است:
استعمار در فرهنگ حوزه های ما نفوذ کرده است. وقتی حربه تهدید کارگر نشد، راههای نفوذ تقویت شد. اولین القائشان جدایی دین از سیاست است. می گویند حسین و مهدی و علی و عاشورا  ... را سیاسی نکنید . می خواهیم با اینها حال کنیم.
در پاسخ باید به اینها گفت:اگر سیاست نبود، عاشورا نبود. عاشورا سیاسی بود. سید الشهدا(ع) گفت: ما با حاکمی مثل یزید بیعت نمی کنیم. حضرت حجت سیاسی است.  شعار حضرت، حجت سیاسی است. شعار حضرت حجت، عدالت جهانی است که موضوعی سیاسی است.
 
امام می گوید:
گفتند دین از سیاست جداست. تا جائی که این دخالت دون شان فقیه شد . روحانیون مجاهد از این نفوذی های حوزه بیشتر زخم برداشتند. اینها به ما تهمت بی دینی زدند.
 
در شروع مبارزات اسلامی اگر می خواستی بگویی شاه خائن است، بلافاصله جواب می شنیدی که شاه شیعه است! عده ای مقدس نمای واپسگرا همه چیز را حرام می دانستند و هیچ کس قدرت این را نداشت که در مقابل آنها قد علم کند. خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختی های دیگران نخورده است.
فقاهت در منطق ناآگاهان غرق شدن در احکام فردی و عبادی شد و قهراً فقیه هم مجاز نبود که از این دایره و حصار بیرون رود و در سیاست [و] حکومت دخالت نماید، حماقت روحانی در معاشرت با مردم فضیلت شد.
به زعم بعض افراد، روحانیت زمانی قابل احترام و تکریم بود که حماقت از سراپای وجودش ببارد والاّ عالم سیاس و روحانی کاردان و زیرک، کاسه ای زیر نیم کاسه داشت . و این از مسائل رایج حوزه ها بود که هرکس کج راه می رفت متدین تر بود .. به ما نسبت تارک الصلوه و کمنیست می دادند و ما در تنهایی خون می گریستیم .
 
رحیم پور ازغدی ادامه داد:
امام سه مرجع را دستور حصر خانگی دادند که اسنادش از لانه جاسوسی در آمد که می خواستند بر علیه امام خمینی کودتا کنند. امام می گوید ذائقه تان را تلخ نکنم. قبلا همین کار را با امیر المومنین انجام دادند. 
 
وی در پایان سخنرانی پیش از خطبه هایش گفت:
حرف هایی زدم که دشمنانم زیاد شد. ریگی در بازجویی هایش گفته بود یکی از هدفهای ما رحیم پور ازغدی بود. این تیم های تروری که آمد دوستان هسته ای را زدند یک غیر هسته ای بود  که بنده بودم. فقط شانس نیاوردیم اینها را گرفتند. تا الان دوستان وزارت اطلاعات گفته اند که سه تیم آمده اند که چند نفر را ترور کنند که یکی شما بوده اید.
 
ان شا الله امیدواریم قبل از اینکه با سرم و ... بمیریم همگی مان یا هدف گلوله وهابی ها یا شیعیان انگلیسی و یا صهیونیست ها قرار بگیریم.


منبع :  farhangnews.ir
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۱۰
شهید التالی


از تهدید به قتل تا شفاعت حضرت زهرا(س)


زندگی نامه سلمان حدادی

  • لطفا خودتان را معرفی کرده و نحوه شیعه شدنتان را بفرمایید .سلمان حدادی هستم، سال 1361 در شهرستان سنندج به دنیا آمدم. پدرم به مادرم گفت: اسم مذهبی روی فرزندمان بگذار . مادرم که متولد سوریه و شیعه مذهب است، و خیلی محبت امیرالمومنین در دلش بود و هست، اسمم را سلمان گذاشت. با این اسم بزرگ شدم در حالی که از اسمم متنفر بودم و احساس شرمندگی می کردم.چون تبلیغات مسموم زیادی از شیعیان برایم شده بود. و از اینکه مادرم هم شیعه است احساس بسیار بدی داشتم و برایم کسر شأن بود که مادرم شیعه است. با تشویق پدرم در دوران راهنمایی، در کنار درس های مدرسه، تحصیل دروس حوزوی را هم شروع کردم و ادامه دادم. بعد از اتمام دبیرستان، 3 سال دوره ی تکمیلی حوزه را به زاهدان و مسجد مکی رفتم و پس از مولوی شدن، 4 ماه هم به رایوند پاکستان، برای آموزش یک دوره کامل نحوه ی تبلیغ و جذب رفتم. پس از برگشت از پاکستان، امتحان کنکور دادم و در دانشگاه کرمانشاه در رشته استخراج معدن قبول شدم. در پاکستان به طور تخصصی در 20 جلسه یاد می دادند که چگونه فردی را در عرض 5 دقیقه به وهابیت جذب کنیم این آموزش را نزد آقایی به نام ابراهیم نژاد می دیدیم.
  • چگونه شد که شیعه شدید ؟در آنجا یک دوست شیعه پیدا کردم به نام مهدی رضایی. فردی بسیار خوش اخلاق و خوش برخورد و با اعتقاد بود. همیشه سر به سرش می گذاشتم و می گفتم: حیف نیست تو با این اخلاقت شیعه باشی؟ او هم خیلی حرصش می گرفت و گاهی هم ناراحت می شد ولی چیزی نمی گفت. گاهی در جوابم می گفت: حیف نیست تو سلفی باشی! قبل از اینکه شیعه شوم چهره ی امام علی در نگاهم یک آدم عادی بود و به نظرم کسی بود که بسیار اشتباه کرده که با عایشه جنگیده و یا با معاویه جنگیده. بعد از شیعه شدن چهره ی حضرت در نگاه من این است که هر چه خوبی در باره ی ایشان بگویند حتی اگر سند آن هم ضعیف باشد آن را قبول دارم و آنقدر ایشان را دوست دارم که هر حرفی را از ایشان می پذیرم . از این دوستی ما 4 سال گذشت و او مکرر به من می گفت: بیا حداقل یک بار در روضه سیدالشهدا شرکت کن. من هم که دارای ریش بلند و تیپ و قیافه ی مولوی های وهابی بودم خیلی سختم بود. به او گفتم: این کفریات چیه؟ می گفت:‌ حالا یک دفعه بیا از نزدیک ببین. با اصرار زیاد، من را متقاعد کرد که یک بار به مجلس روضه بروم . با دوستم یک شب عاشورا به مجلس روضه امام حسین(علیه‌السلام) رفتم و یک گوشه ای با خشم مجبور شدم که بنشینم. دیدم سید بزرگواری منبر رفت (نماینده ولی فقیه در کرمانشاه بود) و در حین صحبت هایش گفت: کدام یک از شما حاضرید به خاطر خدا و اسلام جانتان را بدهید و بعدش هم مطمئن باشید زن و بچه تان به اسارت می روند؟ در آن زمان سیدالشهدا(علیه السلام) چه دید که حاضر شد، جانش گرفته شود و اهل و اولادش به اسارت روند؟ چرا امام حسین(علیه السلام) دست به چنین کار بزرگ زد؟ هر چی فکر کردم دیدم که در شخصیت های محبوب من، شخصیتی مثل امام حسین(علیه السلام) پیدا نمی شود که حاضر باشد به خاطر اسلام، دست به چنین کار بزرگ و خطرناکی بزند! این سوال مهمی بود که برایم ایجاد شد. در همان حین خیلی برای امام حسین و شخصیت ایشان ناراحت شدم که چرا هیچ کس امام حسین را درک نکرد و ایشان را همراهی نکرد. آن شب چراغ ها را خاموش کردند و مشغول به سینه زنی شدند ولی من سینه نزدم، نشستم و برای مظلومیت سیدالشهدا خیلی گریه کردم. از این که در فرقه ما نمی گذارند امام حسین (علیه السلام) را به خوبی بشناسیم ناراحت بودم، دلسرد شده بودم، از دست خودم هم خیلی ناراحت شدم که چرا تا حالا سیدالشهدا(علیه السلام) را نشناختم؟ ولی چون از بچگی به ما گفته بودند که شیعه ها سفسطه می‌کنند و ناحق را حق جلوه می دهند از شیعه فراری بودم. حاضر بودم شیطان پرست شوم امام شیعه نشوم حاضر بودم هر دینی را جز شیعه قبول کنم. به همین خاطر همه‌ مذاهب اهل سنت از حنفی گرفته تا حنبلی و مالکی و شافعی را مورد مطالعه جدی قرار دادم. دیدم اینها همان است که قبلا بوده هیچ فرقی نمی کند. مسیحیت را خواندم دیدم مسیحیت هم چیزی برای گفتن ندارد. زرتشتیت را خواندم، آن هم من را مجاب نکرد. حتی کتب شیطان پرستان را هم خواندم اما هیچ کدام من را راضی نکرد. هر دین و مذهب را که می خواندم با علمایشان هم گفتگو کردم این نکته را تحقیق و بررسی می کردم که صحبت های کتابها حقیقی واقعی باشد و بین نوشته های موجود در کتب و گفته ی عالمان آن دین تعارضی نباشد در همه ی ادیان که مطالعه کرده بودم این تعارضات را دیدم (4 سال طول کشید تا من ادیان را همه را بررسی کنم) گذشت و خیلی با احتیاط فرقه‌های شیعه را بررسی کردم تا اینکه برای شناخت بهتر شیعه دوازده امامی، رهسپار قم شدم. به دفتر آیت الله بهجت رفتم و سوالات و شبهاتی که داشتم از آنجا پرسیدم و آنها هم با صبر و حوصله و محبت بسیار به من پاسخ دادند. بعد از آنان خواستم کتابی به من معرفی کنند تا درباره‌ی شیعه بیشتر تحقیق کنم. آنها کتاب المراجعات و شبهای پیشاور را به من معرفی کردند. آن کتاب ها را تهیه کردم و شروع کردم به خواندنشان . مطالب آن دو کتاب را که می خواندم برای اینکه ببینم مطالبی که از کتاب های اهل سنت نقل می کنند صحیح است یا نه، فورا مراجعه می کردم به کتاب‌ های اهل سنت یا به نرم افزار المکتبه الشامله و با کمال تعجب می‌دیدم مثل اینکه این روایات، واقعیت دارد. برای من سوال پیش آمده بود که چرا بعد از این همه سال، این روایات دور از چشم ما بوده و ما ندیدیم؟‌ و اگر هم مواردی از این دست می دیدیم و از علما می پرسیدیم، خیلی راحت از کنار اینها می گذشتند و یا توجیه می‌کردند مثلا می گفتند: این فضیلت است نه رذیلت. در حالی که بر عکس بود . این ها را که خواندم خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم. 6 ماه دقیق این کتاب ها را مطالعه کردم و با خودم فکر می کردم، شیعیانی که سالهای سال آنان را تکفیر می کردیم آیا با این دلائلی که از کتاب های ما دارند باز هم واقعا کافر و مشرک هستند؟ یعنی ما بیست و چند سال راه را اشتباه می رفتیم؟‌ با خودم خیلی کلنجار می رفتم که با توجه به اینکه شیعه واقعا حق است من چه جوری آن را قبول کنم؟! حتی گاه خواب نداشتم و راههای سختی که بعد از شیعه شدن بر سرم قرار می گرفت را بررسی می کردم. به حق بودن شیعه پی برده بودم اما تعصبات نمی گذاشت آن را قبول کنم. تا اینکه بالاخره شیعه شدم .
  • از سختی های بعد از شیعه شدنتان بگویید ؟بعد از شیعه شدنم یک دفترچه هایی را چاپ کردم که تحت این عنوان که "آیا شیعه حق است؟" و در آن دلائلی از کتاب‌های اهل سنت که ثابت می کرد مذهب شیعه، مذهب صحیح است آوردم و پخش کردم. یک نفر این دفترچه را برد و به پدرم داده بود. و گفته بود: این را پسر شما چاپ کرده است. پدرم به من گفت: سلمان شیعه شده ای؟ من هم جرات نکردم بگویم: آره. تقیه کردن را هم بلد نبودم. گفتم: اگر خدا قبول کند . گفت: نه گولت زدند . گفتم. من یک عمری به مردم می گفتم شما گول شیعه را نخورید حالا شما به من می گویید گول خورده ای ؟‌ نشستم و با پدر شروع کردم به بحث و مناظره کردن. و به کمک اهل بیت(علیهم السلام) با حضور ذهن کافی، با استفاده از صحیح نجاری و مسلم توانستم جوابش را بدهم . یکسری از دوستان پدرم آمده بودند و با آنها هم بحث کردم و آنها هم محکوم شدند . گفتم: من که کردستان و سنندج بودم و هستم، پیش شیعه ها که نرفتم تا آموزش ببینم . این مطالب همه از کتاب های خودتان است نه کتاب های شیعه . من در 6 ماه با کمک از اهل بیت با 18 نفر صحبت و مناظره کردم و خیلی ها هم شیعه شدند. فقط هم از کتاب های صحیحشان روایت می خواندم و هرگز از روایات ضعیف استفاده نمی کردم. آنها وقتی کم می آوردند یا فحش می دادند با تهمت می زدند. من خنده ام می گرفت که سال ها ما را آموزش داده بودند که هر وقت کم آوردید با تهمت و فحش جواب طرف را بدهید و نگذارید بر شما پیروز شود حالا خودشان این روش را در برابر من به کار گرفته بودند؟ وقتی دیدند این طوری نمی توانند جوابم را بدهند، پدرم مرا تطمیع کرد و به من گفت: سلمان، ماشین زیر پایت چی هست؟ گفتم: زانتیا . گفت: این را بگذار کنار، برایت ماکسیما می خرم به شرطی که دیگر هیچ اسمی از شیعه نبری . (شیعه باش، هر کاری می خواهی انجام بده ولی برای شیعه تبلیغ نکن) من خندیدم و گفتم: ماکسیما نمی خواهم. مگر الان هم قرن وسطی است چون آن موقع (بهشت و جهنم را می خریدند و می فروختند و من نمی خواهم جهنم را بخرم) 6 ماه مرتب، مرا تحقیر و اذیت می کردند و چاره ای جز تحمل آنان نداشتم. و زندگی برایم خیلی سخت شد (با خانمم در کردستان آشنا شدم سنی بود که شیعه شد ، یک سنی عادی بود .خانمم بادار بود. و زندگی به من فشار می آورد. به خانمم گفتم این طور نمی شود زندگی کرد، من می روم تهران تا شغلی پیدا کنم، خانه ای اجاره می کنم و بعد دنبالت می آیم تا از اینجا برویم. از خانه بیرون رفتم. دیدم پدرم با چند نفر، سر کوچه ایستاده اند. گویا فهمیده بودند که می خواهم از آنجا بروم. همسرم گفت من تا سر کوچه با تو می آیم . گفتم: نه، همین جا بمان. ولی اصرار کرد و با من آمد . به سمتشان رفتم . مانع عبور من شدند. آنها 5 ، 6 نفری بر سرم ریختند و یکی شان با چوب دستی که در دست داشت محکم بر سرم کوبید و من بر اثر آن ضربه آنجا افتادم و دیگر چیزی نفهمیدم و بواسطه آن ضربه لکنت زبان گرفتم. خانمم که قصد داشت از من دفاع کند، جلو آمده بود تا مانع آنها شود، که یکی از آنها با لگد به او زد ، و بر اثر آن ضربه، بچه اش را که 4 ماهه بود سقط کرد ولی خدا رو شکر، من آن صحنه را ندیدم. مردم به پلیس زنگ زدند و پلیس آمد و بعد از آن اورژانس ... بی درنگ یاد مظلومیت علی (علیه السلام) می افتم که در جلوی چشمش همسرش را زدند ولی نمی توانست از او دفاع کند. نمی دانم در آن صحنه چه کشید؟ واقعا او اول مظلوم عالم است . دو، سه روز که در بیمارستان بی هوش بودم وقتی به هوش آمدم گفتند خانمت بچه اش را سقط کرده و من هم بر اثر ضربه ای که بر سرم وارد شده لکنت زبان گرفته ام و به سختی می توانم صحبت کنم.(که الان هم قرص های بسیاری برای این مسأله می خورم) شبانه از بیمارستان فرار کردیم و با سختی خودمان را به ارومیه، نزد یکی از دوستانم رساندیم. جریان را برایش تعریف کردم و گفتم: ما هر چه داشتیم آنجا گذاشتیم و پیش شما آمدیم. به ما کمک کنید و یک خانه ای برای ما بگیر. (جریان شیعه شدنم را برایش توضیح دادم) جالب بود ایشان که از مذهب اهل سنت هیچ چی نمی دانست و اصلا عمرو ابوبکر را نمی شناخت و امیرالمومنین را نمی شناخت و هیچ گونه التزام عملی به مذهبش نداشت و حتی نمی دانست نماز چند رکعت است؛ به من گفت: نه؛ تو اگر هزار قتل مرتکب می شدی یا هر جرم دیگری مرتکب می شدی من کمکت می کردم ولی چون که شیعه شدی نه از من کمکی ساخته نیست !‌ آنجا بود که از خانه اش بیرون رفتم و برای اولین بار در طول عمرم، با همسر مریضم که بچه اش را سقط کرده بود در خیابان خوابیدیم . با مقدار پولی که داشتیم، خودمان را به قم رساندیم و چون هیچ کس را در قم نمی شناختیم و جایی برای ماندن نداشتیم، مدت 45 روز در جمکران ماندیم. گرسنگی می کشیدیم ولی وقتی یاد گرسنگی و آوارگی و پای برهنه ی اهل بیت امام حسین (علیه السلام) می افتادم تحملش برایمان آسان می شد. مدتی که در جمکران بودیم، سال 85 بود که حتی کفش هم نداشتیم حتی پول نداشتیم یک ماشین بگیریم خلاصه یک کاغذی پیدا کردیم و نامه ای به امام زمان نوشته که آقا خیلی گیر هستم و به خاطر شما همه چیز را ترک کردم و آمدم. به لطف آقا امام زمان(عج) بود که هر طور شده یک وعده غذایی برای ما جور می شد. حالا یا نذری بود یا هیئتی می آمد و شام می داد یا به هر نحوی دیگر، غذا گیر ما می آمد . شبها روی کارتون می خوابیدم مدت ها که گذشت یکی از انتظامات جمکران که ما را چند روزی زیر نظر داشت، آمد و گفت: کارت شناسائی تان را ببینم ! شما کی هستید؟ کارت شناسایی را نشانش دادیم . وقتی اسم سنندج را دید گفت: شما اینجا چه کار می کنید؟‌ با لکنت زبان شدیدی که در اثر ضربه به سرم وارد شده بود، بهش گفتیم: ما شیعه شده ایم. گفت: کار بدی نکرده اید آیا قم جایی را دارید؟ خجالت کشیدم بگویم نه ، گفتیم یک جایی داریم . رفت و 20 دقیقه بعد برگشت و گفت: 30 هزار تومان شما را بس است تا به شهر خودتان برگردید؟ گفتم: من پول نمی خواهم ! گفت: ما شیعه ها اینقدر بی غیرت نیستیم که ناموسمان توی خیابان بخوابد و بی تفاوت باشیم . پول را به من داد و بعد از دو ماه و خورده ای توانستم با آن پول به حمام بروم و موهای سرم را کوتاه کنم . به حرم حضرت معصومه رفتیم . خیلی از بی بی خواهش و التماس کردیم گفتیم: ما به خاطر شما و اجداد شما آمدیم .هیچ جایی را بلد نیستیم . هیچ چیز هم نمی دانیم، فقط تو را می شناسیم . آن پول را تقسیم کردیم و هر روز یک چیز خیلی کمی می خریدیم و می خوردیم. چند روزی متوسل شدیم و یک روز به یکی از خادم های حرم گفتیم: آقا ما گدا نیستیم ولی هرچه باشه مهمان شما هستیم و از او درخواست کمک کردم. گفتم ما شیعه شدیم ولی نمی دانیم چه کنیم؟! گفت: این خیابان را برو دفتر هر مرجعی که رسیدی آنها کمکت می کنند . اول دفتر آقای مکارم شیرازی رفتم . بعد دفتر مقام معظم رهبری رفتم .آقایی آنجا نشسته بود . تا آمدم جریان را تعریف کنم خانمم شروع به گریه کرد و من داستان را تعریف کردم او وقتی وضعیت ما را دید خیلی به ما محبت کرد و گفت: اگر می خواهید قم بمانید جایی برای شما بگیرم . گفتم: نه می خواهیم برگردیم ارومیه و در مدارس آنجا ، کار پیدا کنم . گفت: باشه و یک مقداری پول به ما داد و ما از آنجا خارج شدیم . بیرون که آمدیم به خانمم گفتم: تا اینجا که آمدیم و پول هم داریم بیا برویم زیارت امام رضا (علیه السلام)، بعد از آنجا برای پیدا کردن کار به ارومیه برمی گردیم . رفتیم مشهد.آنجا خیلی گریه کردم. جالب است بدانید توقفمان در مشهد حدود 3 4 سال طول کشید.خانمم در طول این مدت بر اثر سختی ها و ناراحتی هایی که کشیده بود 14 کیلو وزن کم کرده بود و دچار افسردگی شده بود . جریان گذشت و به صورت غیر رسمی طلبه حوزه‌ی مشهد شدم. کتاب های درسی شیعه را شروع کردم به خواندن. یک سال گذشت . ما بعد به قم رفتیم و آنجا با کمک دوستان یک خانه گرفتیم .
  • شیرین ترین خاطره شما از شیعه شدنتان چیست؟خاطره سازترین و شیرین ترین خاطره من همان 30 هزار تومانی بود که در جمکران به من دادند و الان هم هر چی می گردم و در عکس ها و ... می گردم که آن خادم را پیدا کنم ،هنوز پیدا نکردم ایشان را (آن 30 هزار تومان خیلی برایم برکت داشت و اصلا از آن کم نیاوردم) خاطره دیگرم این است که در سال 89 در مراسم عید حضرت زهرا (س)، دو چیز خواستم یکی ، یک بچه و دیگری زیارت کربلا . هفته ی بعدش یک نفر هیئتی، مرا دید و گفت: دیشب خواب دیدم که شما و خانمت در حسینیه برای عزاداران امام حسین(علیه السلام) چایی می ریزید. خوابش را اینگونه تعبیر کرد باید شما و خانمت را به کربلا بفرستم . او یک بانی پیدا کرد و ما را به کربلا فرستاد . چند وقت بعد از سفر کربلا ، متوجه شدیم که بچه ی تو راهی داریم. اولش باورمان نمی شد، سالها از اون ضربه ای که به پهلوی خانمم وارد شده بود می گذشت و احتمال نمی دادیم که او دوباره حامله شود.
  • چند تا خواهر و برادر دارید؟ آنها هم شیعه شدند؟4 خواهر و 4 برادر هستیم. یکی از برادران و یکی از خواهرهایم هم شیعه شدند و الان در تهران هستند و با کس دیگری ارتباطی نداریم. همه ی ما که شیعه شدیم از خانه و خانواده کاملا طرد شده ایم.
  • قوی ترین دلیل که شما را به سمت شیعه شدن جذب کرد چه بود؟!همه ادیان را خواندم اما هیچ دینی آن روحی که در علی و اولاد علی وجود دارد را ندارد ، هم تولی دارد و هم تبری دارد یک عشقی در آن است. در آن تناقض وجود ندارد. عشق موجود در حسین در صحنه ی کربلا و اسرا ، عشق موجود در حضرت زهرا در هیچ یک از ادیان وجود ندارد.
  • برنامه تان برای آینده چیست؟!فقط دارم تلاش می کنم که برای شیعه مفید باشم. برای کسی جز اهل بیت کاری انجام ندهم. من با 14 معصوم کار دارم وظیفه ی ما در مقابل 14 معصوم چیست؟ برنامه ام این است که در راه امیرالمۆمنین، امام زمان و اهل بیت علیهم السلام باشم . الحمد لله رب العالمین .

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۴ ، ۱۲:۰۲
شهید التالی

احمد خاتمی: «عفیر» انتخاب اول روحانیت و مراجع برای نام پول ملی / شایعه 0123

شایعه ای با موضوع نام پول ملی و با هدف تخریب بزرگان دین



متن و پاسخ شایعه



متن شایعه

 

"احمد خاتمی: «عفیر» انتخاب اول روحانیت و مراجع برای نام پول ملی 

خبرگزاری فارس

به دنبال آغاز پروژه حذف چهار صفر از پول ملی و مطرح شدن چندین نام برای جایگزینی به جای ریال، احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران در گفتگویی با خبرگزاری فارس ضمن انتقاد شدید از مطرح شدن نام هایی چون پارس و پارسی گفت: «واقعن خجالت آور است در مملکتی اسلامی، که روزی شاهد ظهور آقا امام زمان خواهد بود، چنین پیشنهادهای شرم آوری داده میشود. یعنی چه که به جای ریال از نام هایی چون پارس و پارسی استفاده کنیم؟ مگر قحط الاسم است؟ مگر در اسلام نام های بامسماو زیبا کم داریم که بخواهیم چنین نام های زشتی را انتخاب کنیم؟ بنده به نمایندگی از جامعه ی روحانیت ضمن اعلام حمایت از موضوع حذف چهار صفر از واحد پول ملی اعلام میکنم که در صورت حذف نام ریال، نام جانشین بایستی “عفیر” باشد زیرا این مسئله به تصویب اکثریت روحانیون و مراجع محترم تقلید رسیده است فارس خاطرنشان میسازد که «عفیر» نام مبارک الاغ حضرت رسول میباشد که در روز بیست و نهم صفر از سال یازدهم هجری، دار فانی را وداع گفت. روحش شاد و قرین رحمت باد 
نشر دهید تا مردم بفهمند".....

 

پاسخ شایعه


1.
با جستجوی اینترنتی انجام شده، نه در سایت خبرگزاری فارس و نه در هیچ منبع معتبر دیگری چنین مصاحبه و خبری یافت نگردید !

2. استدلالات و موارد بکار رفته در متن شایعه چنان ضعیف است که گویای تنظیم آن توسط افرادی نا آشنا به مبانی اولیه دینی و سیاسی می باشد

3. با فرض اینکه اصراری مبنی بر استفاده از نامهای اسلامی جهت واحد پول وجود داشته باشد ، در میان اینهمه نام های با مسما ، علما و بزرگان دینی ما روی نام یک الاغ  اجماع می کنند ؟

4. روایت مربوط به این حیوان از روایات مرسل (ضعیف) می باشد که با فرض صحت نیز شان خاصی برای این حیوان ایجاد نمی نماید

http://www.pasokhgoo.ir/node/38077 

5. این شایعه مشخصا در راستای تخریب علما ، مراجع و چهره های شاخص دینی تهیه و منتشر شده است

حق جو و حق طلب باشیم

 

منبع :

www.shayeaat.ir

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۴ ، ۱۰:۱۵
شهید التالی


 

 

 

متن شبهه

 

 

 

"در قرآن حرفی از برف زده نشده است. چرا؟؟؟؟ چون در گرمای صحرای عربستان برف نمیباریده که با آن آشنایی داشته باشند و چون نمیدانستند چیست بنابراین به عقلشان نمیرسیده برای ان هم سوره ای درست کنند !!! اگر در عربستان برف میامد امروزه در مورد برف هم احکام زیادی داشتیم .درست کردن آدم برفی حرام میشد!! برف بازی کردن برای زنان حرام میشد!! خوردن برف شفا دهنده بود!! اسکی بازی حرام میشد و اسکی باز کافر محسوب میشد و گردن زدن او جهاد در راه خدا به حساب میامد!! در صورت نبود آب باید با برف تیمم میشد!! برای راه رفتن روی برف باید اول پای راست را میگذاشتیم!! دو رکعت نماز خاندن روی برف ثواب هزاران رکعت را داشت!! برای پارو کردن برف باید قبلش سوره برف را میخاندیم!! در صورت نیامدن برف دعای برف ساخته میشد!! آیا اسلام فقط برای عربستان آمده یا برای تمام مردم دنیا؟؟ ایا خدا نمیدانسته برف چیست؟؟ نباید دو کلمه هم درباره چیزهایی که عربها عقلشان نمیرسیده نوشته شده باشد تا بقیه مردم دنیا را هم شامل شود؟؟ شانس آوردیم که برف در عربستان نمیومده،وگرنه زمستان هم همانند رمضان پر درد سر و پر قانون میشد....

 

منبع:آتئیست ها و اگونستیک ها"

 

 

لینک مطلب جهت انتشار http://anti-shayee.blogfa.com/post/62

 

آدرس کانال آنتی شایعه در تلگرام https://telegram.me/Anti_shayee

 

 

پاسخ شبهه

 

 

 

 

۱-پرواضح است فردی که بدون علم وارد موضعگیری در برابر موضوعی میشود و به اظهارنظر مغرضانه و انتشار چنین شبهه ای میپردازد، هدف او تحقیق نیست و قصد دریافت پاسخ نیز ندارد. چرا که با جستار اندکی در منابع موجود در دسترس عموم، پاسخ منطقی به این شبهه، به آسانی قابل دریافت است.

 

 

۲- اینکه نام برف در قرآن نیامده است موضوع عجیبی نیست، چرا که بجز اسم برف موارد بسیار دیگری نیز وجود دارد که در قرآن به آنها اشاره ای نشده است. مانند دایناسورها که آن هم در مواردی دستمایه وارد کردن شبهات برای افراد مغرض قرار گرفته  است. بدیهی است که این موارد نقصی برای قرآن نخواهد بود. به دلیل اینکه قرآن کتاب دایرة المعارف نیست تااسامی هر چیزی در آن وجود داشته باشد.

 

 

http://islamquest.net/fa/archive/question/fa4760

 

 

۳- این اصل و باور که قرآن از جامعیت برخوردار است یعنی همه ی چیزهایی که انسان برای رسیدن به کمال و سعادت دنیوی و اخروی خود بدان محتاج است،در آن بیان شده است و نه اینکه تمام جزئیات علوم ریاضی، جغرافیا، شیمی ، فیزیک و مانند آنها در آن آمده باشد.

 

 

[مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 11، ص 361، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1344]

 

 

۴- قرآن کریم از موضوعاتی سخن گفته است که فراتر از علوم زمان خود بوده و هیچ یک از انسانهای آن زمان نه به علم آن دست یافته بودند و نه برایشان قابل درک بود.

 

_برای نمونه میتوان به این موارد اشاره کرد:

 

*جاذبه زمین: مرسلات/25.

 

*حرکت انتقالی زمین: نمل/88.

 

*علل نزول باران و تگرگ که در آن اشاره به برف نیز شده: نور/43.

 

 

http://www.yeknet.ir/node/750456

 

 

 

 

۵- تمام خطابات قرآن عام می باشد ، کلام آن نه برای قوم ونژاد خاصی که برای همه جهانیان است. عملکرد پیامبر اکرم اسلام که اقدام به نوشتن نامه به سران کشورهای ایران، روم، مصر و ... کرد نیز نشاندهنده ی جهان شمولی قرآن و اسلام است.

 

 

[طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 12، ص 347]

 

 

 

6- اینکه قرآن در منطقه عربستان و به زبان عربی نازل شده به قومیت و یا نژاد مردمان آن منطقه  ارتباطی ندارد و حقیقت این است که:

 

 

 *شبه جزیره عربستان محل پرورش و توسعه ادیان و شریعت های مختلف بوده است.

 

 

*خانه کعبه بعنوان یکی از بزرگترین مکانهای مقدس در این منطقه بنا شده است.

 

 

*دسترسی منطقه عربستان به جاده ابریشم، نقش بسزایی در تبادل افکار و عقاید را ایفاء میکرده که در نتیجه آن، ترویج و گسترش دین اسلام را به سایر نقاط بهمراه داشته است.

 

 

*بدیهی است زمانیکه قرآن بر مخاطبین عرب زبان نازل شده می بایست با زبانی هماهنگ با آنان باشد تا جای سوالی باقی نگذارد.

 

 

*زبان عربی از نظر زبان شناسان، یکی از وسیعترین و کاملترین زبانها از حیث لغت و واژگان بوده و شیوایی و رسایی این زبان تا حدی است که میتوان بدون ابهام مقصود را به مخاطب فهماند.

 

 

*با توجه به حکیم بودن خداوند و اینکه او خالق و معلم زبان انسانهاست، نازل شدن قرآن به زبان عربی چیزی جز مقتضای مصلحت و حکمت الهی نیست.

 

منبع : anti-shayee.blogfa.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۴ ، ۰۹:۰۶
شهید التالی
هفته برائت، لعن‌عایشه، ترویج قمه‌زنی و …
یکی از جریاناتی که در دو سه سال اخیر قوت گرفته و در حال رشد و نمو است جریان جعلی شیعه نمایی است که در حاشیه و متن بیوت یکی از مراجع تقلید قم به نام شیرازی شکل گرفته است.

به گزارش فرهنگ نیوز، جریانی که یکی از بسترهای رشدش را از طریق هیات­های مذهبی دنبال می­ کند، این جریان غیرمعقول که بدون نگاه به مکان و زمان و بدون توجه به مسائل جاری در جهان اسلام، به اشاعه بدعت­هایی می­پردازد که نتیجه آن جز کشتار شیعیان بی­گناه نیست.

 
شبکه‌های ماهواره­ای متعدد، امپراتوری اینترنتی و مراکز وسیع آموزشی در کشورهای مختلف اسلامی، تنها ثمره بخشی از حمایت‌های مادی و توزیع پول‌های کلان این جریان است. این در حالی است که کشورهای اروپایی شبکه‌های بین المللی جمهوری اسلامی ایران را می‌بندند و شبکه المنار حزب­الله در بسیاری از ماهواره‌ها توقیف شده و اجازه پخش ندارد. 
 
این جریان باوجود اینکه ادعای حمایت و دستگیری از تمام شیعیان و محبان اهل بیت را دارد، اما در ماجرای سوریه کوچک­ترین اظهارنظری نکرده است. حتی زمانی­که دشمن در صدد تخریب مرقد مطهر حضرت زینب(سلام الله علیها) بود هیچ عکس ­العملی از این فرقه نشان داده نشد. تکته جالب ماجرا جایی است که تنها جریان مسلمانی که بعد از تکفیری‌ها علیه سید حسن نصر الله در لبنان فعالیت می‌کند، این جریان است.
 
راهکار این فرقه در جذب هیئات مذهبی تاکید بر هیات غیرسیاسی است. دلیلی که این جریان بر این مساله اقامه می کند فرار مردم عادی از هیئات با بیان مسائل سیاسی است. ولی این فرقه در اصل، به دنبال ایجاد شکاف بین هیات­ ها و نظام اسلامی هستند.
 
در ادامه به بخشی از تاریخچه فعالیت و اندیشه­ های انحرافی این جریان اشاره خواهیم کرد:
 
از نمازخواندن پشت امام تا مقابله با انقلاب اسلامی
 
آیت‌الله سید محمد شیرازی برادر بزرگ‌تر شیرازی‌هاست که از همان ابتدای مطرح شدن امام به عنوان زعیم تشییع با ایشان مشکل پیدا کرد. با وجودی که مرحوم آیت‌الله شیرازی هنگام ورود امام به کربلا استقبال بسیار خوبی از ایشان به عمل آورد و حتی از امام خواست که به جای او در صحن امام حسین نماز جماعت بخواند، اما پس از رحلت آیت‌الله العظمی حکیم و طرح مرجعیت آیت‌الله شیرازی از سوی کربلایی‌ها این روابط تیره و سرد شد.
 
در خاطرات روز ورود امام به کربلا و سنگ تمام سید محمد شیرازی در استقبال از امام گفته شده است: «عصر روز جمعه ۱۶/۷/۴۴ امام خمینی همراه با شهید سید مصطفی و شماری از علما و روحانیان عازم کربلا شد. در سی کیلومتری شهر کربلا در قصبه «مسیب» نزدیک پانصد نفر از علما و محصلان علوم اسلامی کربلا و نجف و شماری از مردم به استقبال امام شتافتند. هنگام ورود به کربلا بلندگوی صحن مطهر امام حسین (ع) به صدا در آمد و ورود امام خمینی را به پیشگاه قهرمان شهید کربلا حضرت حسین بن علی علیه السلام و عموم اهالی آن شهر مقدس تبریک گفت و رو به آستانه حضرت امام حسین (ع) کرد و گفت: «امروز یکی از فرزندان فداکارت که به پیروی از راه و فکر تو قیام کرده و آوارگی کشیده به حضورت می­آید» آنگاه خطاب به امام خمینی گفت: «ای مجاهد!، ای قائد! به شهر جدت حسین خوش آمدی». پلاکاردی در درب قبله صحن مطهر حضرت امام حسین (ع) بالا برده بودند که این شعار روی آن جلب نظر می‌کرد: «ترفوف رایه­الاسلام بید آیه الله الخمینی»
 
 
«سید محمد شیرازی نفر دوم سمت راست در استقبال از ورود امام به کربلا»
 
در همین حال در مدخل شهر کربلا پشت صحن حضرت ابوالفضل و درب صحن حضرت سیدالشهدا (ع) چندین رأس گوسفند از طرف اهالی شهر قربانی شد… پس از زیارت، نماز مغرب و عشا را بنا به درخواست آقای سید محمد شیرازی به جای او در صحن مطهر برگزار شد و انبوهی از روحانیان و مردم به او اقتدا کردند. پس از پایان نماز آقای شیرازی از طرف اهالی کربلا از امام خواست که اقلاً برای یک هفته در کربلا توقف نماید. این درخواست از طرف امام پذیرفته شد و امام مدت یک هفته ای که در کربلا توقف داشتند نماز را به جای آقای شیرازی به جماعت برگزار می‌کرد. در شب اول ورود امام به کربلا در اقامتگاه او نزدیک به پانصد نفر از روحانیان و مردم اطعام شدند و جشن باشکوهی به مدت سه روز در کربلا برگزار شد و اشعار و قصاید زیبایی در مدح ایشان و نهضت اسلامی ایران سروده و خوانده شد.»
 
آیت‌الله خویی: کار این سید، شبهه‌ناک است
 
البته مهم‌ترین مخالفت‌ها با مرجعیت این آیت‌الله جوان مقیم کربلا از سوی آیت‌الله خویی و آیت‌الله سید محمود شاهرودی صورت گرفت و این دو مرجع تقلید در موضع‌گیری‌های تندی اجتهاد سید محمد شیرازی را زیر سؤال برده و طرح مرجعیت وی را مشکوک قلمداد کردند.
 
آیت‌الله العظمی سید ابوالقاسم خویی و آیت‌الله العظمی شاهرودی هر یک به طور جداگانه اعلامیه‌ای علیه ایشان صادر کردند. آقای شاهرودی در اعلامیه‌اش متذکر شده بود که آقای شیرازی مجتهد نیست و شاهد بر این مدعا، نیز استاد وی آقای شیخ یوسف حائری است که در نوشته‌ای تصریح کرده، آقای شیرازی به حد اجتهاد نرسیده است. در مرحله بعد حمله‌ها، شدت بیشتری پیدا کرد و مرحوم آقای خویی در سئوالی که از ایشان شده بود طوری جواب داده بود که حیثیت ایشان خدشه‌دار شد… مرحوم آیت‌الله العظمی سید ابوالقاسم خویی در جواب مرقوم کرده بود که کار این سید، شبهه‌ناک است و دادن وجوهات به وی جایز نیست.
 
سید محمد شیرازی که در ابتدای جنگ، مردم عراق را به رهبری امام خمینی دعوت کرده بوده در یک اقدام عجیب مرگ آقا مصطفی را ساخته و پرداخته خود انقلابیون دانست!
 
بیت آقای شیرازی، پاتوق مأموران ساواک ایران بود
 
عدم ارتباط با امام تا زمان عزیمت آقای شیرازی به کویت ادامه یافت، اما بعد از استقرار ایشان در کویت، دوستان و حامیان ایشان حملاتی را علیه امام ترتیب دادند و شروع به بدگویی و بستن اتهام‌های ناروا علیه ایشان کردند و در این زمینه بعضی از نزدیکان آقای شیرازی با تفسیق و حتی تکفیر حضرت امام کار را به اوج خود رساندند و این ناسزاها از آن زمان و حتی بعد از ورود آقای شیرازی به ایران ادامه یافت.
 
 
در زمینه مسائل سیاسی نیز بعضی از دوستان و هواداران حضرت امام مثل آقای محتشمی و آقای فردوسی‌پور که برای سخنرانی و امور دیگر به کویت می‌رفتند، نقل می‌کردند که بیت و بیرونی آقای شیرازی، پاتوق مأموران ساواک ایران است و خود ایشان هم به ما توصیه می‌کند که دست از مبارزه علیه شاه برداریم و سخنی ضد رژیم نگوییم.
 
با این وصف حضرت امام در تمام این مراحل از موضع‌گیری صریح و علنی درباره ایشان، همچنین اجتهاد و عدالت او خودداری می‌کرد. یک بار جمعی از کویتی‌ها خدمت امام رسیدند و درباره آقای شیرازی و این که ایشان مجتهد و عادل هست یا نه، سوال نمودند؛ ولی حضرت امام نفیاً یا اثباتاً جوابی ندادند که موجب ناراحتی این‌ها و بعضی از بزرگان مثل آقای خویی شده بود.
 
این در حالی بود که سید محمد شیرازی به درخواست علمای بزرگ عراق برای ارجاع مردم به مرجعیت امام چنین پاسخ داده بودند: «جواب آقای شیرازی این بود که دوستان صلاح ندیدند که من، مردم را به آقای خمینی ارجاع بدهم؛ بنابراین بنده بر سر همان ادعای مرجعیت و الامام المجدد بودن هستم و خداوند ما را از شر اغیار حفظ خواهد کرد.»
 
ماجراجویی در تدفین پیکر مرجعیت شیعه
 
خانواده شیرازی‌ها حتی از جسم برادرشان برای اعلام مواضع سیاسی‌شان علیه نظام جمهوری اسلامی دریغ نکردند ایشان علی‌رغم اینکه به دستور رهبری در صحن حرم حضرت معصومه برای قبر سید محمد شیرازی جایابی صورت گرفت در یک اقدام ناصواب تشییع جنازه برادرشان را به یک میتینگ سیاسی تبدیل کردند و اقدام به ایجاد بلوا و آشوب در شهر مقدس قم کردند که بنا به استشهادات شاهدان عینی مورد اعتراض بسیاری از اهالی قم قرار گرفت. در این هنگام است که نیروهای امنیتی در مقابل ایجاد چنین آشوبی ایستادگی کرده و تابوت سید محمد شیرازی را برای دفن به حرم مطهر انتقال می‌دهند. این ماجرا تا سال‌ها مستمسکی برای خانواده شیرازی‌ها برای حمله به شخص مقام معظم رهبری قرار گرفت و این اتفاق در حالی صورت گرفت که رهبر انقلاب، هم در پیامی از مجاهدت‌های سید محمد شیرازی تقدیر کرده بودند هم مجلس ختمی در مسجد اعظم قم برای ایشان برگزار کرد.
 
 
 
 
برادر کوچکی که از برادر بزرگ جلو افتاد!
 
سید صادق برادر کوچک‌تر سید محمد است که بعد از فوت وی در سال ۱۳۸۰ در شهر قم، عملاً تبدیل به بزرگ خاندان شیرازی‌ها شد. عناد و دشمنی این جریان با انقلاب اسلامی ایران و شخص حضرت امام خمینی و نیز حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، امری است که ایشان هیچ واهمه‌ای از ابراز علنی آن حتی در داخل جمهوری اسلامی ایران نداشته‌اند.
 
برادر دیگر سید صادق، سید مجتبی است که اکنون در انگلیس حضور دارد و وی نیز در کسوت علما ظاهر می‌شود. فیلم صحبت‌های سید مجتبی علیه شخص رهبری و مجموعه فحش‌های رکیک وی نسبت به رهبری نظام هزاران بار در فضای مجازی دیده شده است و به جرات می‌توان گفت که از میان تمامی جریانات ضد انقلاب اسلامی ایران و رهبری در سرتاسر دنیا، هیچ‌کدام چنین جسارتی در توهین نسبت به ایشان نداشته‌اند.
 
«سید مجتبی شیرازی برادر سید صادق و فحاش به مقام معظم رهبری- پدر زن یاسر الحبیب»
 
این جریان با به راه افتادن شبکه الفدک سابق و صوت الاطهار توسط شیخ کویتی یاسرالحبیب جانی تازه گرفت و گفته می‌شود که میان ایشان و یاسرالحبیب رابطه‌ای سببی نیز وجود دارد (ظاهراً یاسرالحبیب داماد سید مجتبی شیرازی است). علی‌رغم تکفیر طیفی از علمای شیعی از شهید محمدباقر الصدر گرفته تا آیت‌الله سیستانی، مکارم شیرازی و رهبری و… توسط یاسرالحبیب در ۱۳ شبکه‌ ماهواره‌ای منتسب به شیعه، جریان شیرازی‌ها به هیچ‌وجه حاضر به تبری از وی نبوده و نیست.
 
۱۳ شبکه با هزینه‌های حداقل ۹۵ هزار دلاری ماهیانه برای هر شبکه
 
از مهم‌ترین اقدامات ضد شیعی و مذهبی این گروه منتسب به شیعه در فضای ماهواره‌ای جهان، می‌توان به تأسیس چند شبکه فارسی و عربی زبان با نام‌های شبکه جهانی امام حسین ۱و۲و۳، مرجعیت، فدک، سلام، رقیه، ابوالفضل العباس، الانوار، خدیجه، الزهرا، المهدی و… اشاره کرد که در ایام محرم با تبلیغ شنیع‌ترین مسائل با عنوان شعائر حسینی، باعث وحشت مردم دنیا از شیعیان شده‌اند! شبکه‌هایی که با پنهان شدن در ظاهر دینی سعی می‌کنند جلوه‌های واقعی شیعی بودن را به صورت کاملاً وارونه نشان دهد. البته اکثر این شبکه‌ها با حمایت شخص آیت‌الله سید صادق شیرازی و بیت آن تأسیس و به فعالیت خود ادامه می‌دهند. نکته قابل تأمل آنجاست که هزینه احداث و راه‌اندازی و مدیریت این شبکه‌ها چگونه تأمین می‌شود؟ آن هم بدون حتی پخش یک برنامه تبلیغاتی!
 
 
آقای هدایتی مدیر شبکه سلام درباره میزان هزینه ­های یکی از این شبکه‌ها می­گوید: « هزینه های پخش و تولید ما ماهیانه بالغ بر ۹۵ هزار دلار است. ۷۵ هزار دلار آن استودیو پخش و ۲۰ هزار دلار آن به تولید برنامه اختصاص دارد که این مبلغ در مقایسه با دیگر شبکه های ماهواره ای بسیار ناچیز است.»
 
نکته مهم‌تر این مطلب اینجاست که باید باز هم شاهد نمایش خون و خونریزی و ضرب و شتم به نام شعائر حسینی در فضای مجازی و ماهواره­ای باشیم. نمونه کوچک این اقدامات را می‌توانید با سرچ کلمه Muharram در بخش تصاویر موتورهای جستجو مشاهده کنید. تصاویر این اعمال شنیع به قدری زجرآور و دردناک است که حتی خود شیعیان را اذیت می‌کند چه برسد به کسانی که از سرتاسر دنیا با ادیان دیگر سر و کار دارند و نظاره‌گر شعائر حسینی از این دست هستند!
 
 
دکتر تیجانی در کتاب «اهل بیت(علیهم السلام)؛ کلید مشکل ها» ترجمه سید محمدجواد مهری درباره نقش سرویس جاسوسی انگلستان در ایجاد تفرقه و خرافه پراکنی در مذهب تشیع می‌نویسد: «شمشیرهایی که در گذشته شیعیان آن را در برابر ظالمان بلند می‌کردند، امروز برای زدن به سرهای خود، از آن استفاده می‌کنند. تاجایی که انگلیسی‌ها مقدار زیادی شمشیر، در میان دسته‌های عزاداری – در کربلا- تقسیم می‌کردند.»
 
سال گذشته هم به دنبال نام‌گذاری نهم تا پانزدهم ربیع‌الاول به عنوان هفته برائت توسط شبکه ماهواره‌ای امام حسین (ع) که توسط بیت آیت‌الله سید صادق شیرازی اداره می‌شود آن هم دقیقاً در ایام هفته وحدت، موجبات نگرانی بسیاری از شیعیان فراهم آمد که البته این ماجرا با عکس‌العمل خوب و به موقع بزرگان اهل سنت و شیعه همراه بود.
 
 
 
درباره مسئله قمه زنی هم که تقریباً اکثر مراجع اعلم شیعه این کار را شنیع دانسته‌اند هم آقای سید صادق شیرازی فتوای استحباب صادر کرده‌اند.
 
البته این مسئله در طول تاریخ همواره مورد توجه علمای شیعه بوده تا جایی که حتی در دوران مشروطه نیز مراجع تقلید شیعه بیانیه‌ای جهت حفظ وحدت اسلامی صادر کردند و نوشتند «چون دیدیم که اختلاف فرقه‌های پنج‌گانه مسلمین (اختلافاتی که مربوط به اصول دیانت نیست) موجب انحطاط دول اسلام و استیلای خارجیان شده‌ است، به جهت حفظ کلمه جامع دینیه و دفاع از شریعت محمدیه، فتاوای مجتهدین عظام، که روسای شیعه جعفریه هستند، و مجتهدین اهل سنت، اتفاق نموده بر وجوب تمسک به حبل اسلام… اتفاق شد بر وجوب اتحاد تمام مسلمین در حفظ بیضه اسلام و نگهداری جمع مملکت های اسلامی از تشبهات دول بیگانه و حمله‌های سلطنت های صلیبیه، متحد شد رای جمیعا برای حفظ حوزه اسلامیه بر این که تمام قوت و نفوذ خود را براین خصوص مبذول داریم و از هیچ‌گونه اقدامی که مقتضی است فروگذار نکنیم… چنانچه حق تعالی فرموده اشدّاء علی الکفار رحماء بینهم و متذکر می سازیم عامه مسلمانان را به برادری که خداوند بین تمام مومنین بست و اعلان می کنیم وجوب اجتناب از چیزهایی که موجب نفاق و شقاق است…» آیت‌الله نورالله نجفی اصفهانی، آخوند خراسانی، سید اسماعیل صدر، شیخ‌الشریعه اصفهانی و شیخ عبدالله مازندرانی از امضاکنندگان این بیانیه بودند.
 
این اتفاقات در حالی می‌افتد که امام علی(علیه السلام) درباره انجام کارهایی که موجبات تفرقه را فراهم می‌کند می‌فرماید: «لَوسَکَتَ الجاهِلُ مَااختَلَفَ النّاسُ اگر نادان خاموشی می گزید، مردم دچار اختلاف نمی شدند.»
 
مثل پدراتون گول نخورید!
 
آیت‌الله سید صادق شیرازی البته دارای سوابق سیاسی نیز هستند، وی در سال ۸۸ به دفاع از فتنه گران پرداخت و در ویدئویی به نظام مقدس جمهوری اسلامی شدیداً حمله کرد. البته سابقه حملات وی و خانواده‌اش به انقلاب اسلامی مردم ایران در اوایل انقلاب و برادرش به رهبری انقلاب امام خمینی بین انقلاب مشهور است. مسئول دفتر وی محمد حنافروش، مدیرمسئول شبکه جهانی امام حسین و سید حسین شیرازی نیز به خاطر حمایت از فتنه گران در سال ۸۸ و ترویج خرافات در شبکه‌های جهانی نیز مدتی بازداشت شده بودند. نکته جالب توجه ماجرا آنجاست که با این که ایشان از مراسم­ها و شعائر حسینی به صورت خاص و غیر معتبر بسیار دفاع می‌کند، اما در عاشورای سال ۱۳۸۸ که عده‌ای فتنه­ گر به نمادها و شعائر حسینی توهین کردند، واکنشی نشان نداند.
 
آیت‌الله سید صادق شیرازی در سخنرانی خود که در تاریخ ۲۸ صفر ۱۴۳۱ در قم ایراد می‌کرد با استفاده از کلماتی ناشایست اقدام به توهین به رهبری نظام اسلامی کرد: «جوونا گول نخورید مثل پدراتون که بعضی­هاشون گول خوردن نشید تاریخ پیغمبر رو خودتون بخونید هر چی میگن نگید راست میگه! نگید درست می­گه… کشور اسلامی مردمش انقلاب می­کنن برید ببیند اون وقت این حکومتی که به اسم مردم اومده با باتوم میاد می­زنه مردم رو! این اسلام نیست! این زیبا نیست! با این اسلام می خوایم دنیا رو دعوت کنیم به اسلام! مگه منافق رو باید کشت؟ پیغمبر خدا یه دونه منافق نکشتن!!…. وقتی در حکومت اسلامی ملت خودش رو به خاطر اینکه یه تظاهرات کرده با باتوم می­زنه می­کشه به خاک و خون می­کشه چه توقع هست توقعی هم ندارم … خزی دنیاست که خود ملت خودشون لعن شون می کنه شب نامه ضدشون می نویسه یه خورده توسعه پیدا کرد انقلاب می کنه اون رو هم می­کُشه یا حبس می­کنه … فکر می­کنید کشور اسلامی اسمش فقط اسلامیه پیغمبر همین بودن این مسئولیت من و شماست در هر مسئولیتی هستیم هر قدر قدرت داریم اینو به دنیا نشون بدیم تاریخ پیغمبر خدا رو نشون بدیم.»
 
امام خمینی (ره) در لزوم توجه بیشتر روحانیت به مسائل شرعی و سیاسی و هشدار نسبت به خطرات این قشر در صورت انحراف می‌فرمایند:«آن قدر که اسلام از این مقدسین روحانی‌نما ضربه خورده است، از هیچ قشر دیگر نخورده است». ایشان در بیان ضرر وجود حتی یک روحانی که در خط اسلام آمریکایی باشد می‌فرمایند: «خدای متعال می‌داند که من نسبت به آخوندهای فاسد آنقدر شدید هستم که نسبت به سایر مردم نیستم. ساواکی پیش من محترم تر از آخوند فاسد است.»
 
 
توهم توطئه یا دست آویزی برای مظلوم نمایی
 
آقای سید محمد شیرازی در سن ۷۵ سالگی بر اثر بیماری در کهولت سن فوت کردند. ولی طرفداران شیرازی­ها و همین­طور برخی نزدیکان به ایشان مرگ آیت الله شیرازی را مشکوک تلقی می­کنند. همچنین مرگ پسر ایشان سید محمد رضا شیرازی را که در خانه­اش فوت کرده است و تاکنون هیچ یک از نزدیکان ایشان حتی خود آیت الله سید صادق شیرازی نیز به کشته شدن پسر برادر خود بوسیله نظام اسلامی اشاره ای نمی­ کند. از همه مهم تر آنکه روایت هایی که درباره فوت ایشان ذکر گردیده است همگی در تناقض جدی با یکدیگر و ساختگی بودن آن در ذهن هر مخاطبی حتمی جلوه می­ کند. به تمام این موارد باید منفعتی که نظام از کشتن این دو نفر می برده است را اضافه کرد.
 
 
تا­کنون این آقایان به این سوال مخاطبین پاسخ نداده­اند که نظام اسلامی از کشتن این دو نفر چه سودی می برده است؟مخالفانِ بی­اثری که، توان مقابله­ای چه الان و چه در آینده با نظام را نداشته اند چرا باید حذف شوند؟ آیا از این دو نفر موثرتر و مخالف­تر وجود نداشنه که نوبت این دو نفر می­رسد؟ پرداختن بی حجت و سند به کشته شدن این دو نفر توسط نظام اسلامی تنها به کسانی کمک می­ کند که از این دو متوفی قصد ایجاد جایگاه حق به جانبی برای خود را دارند.
 
دار و دسته انحرافی ها
یاسر الحبیب طلبه خوش‌پوش لندن نشین
 
یاسر الحبیب یک طلبه خوش‌پوش است که در حسینیه‌ای در لندن منبر برود سینه‌چاک شیعیان و دشمن درجه یک وهابیت به شمار می‌رود. «یاسر یحیی عبدالله الحبیب» یکی از شبکه‌های تحت حمایت آیت‌الله سید صادق شیرازی یعنی شبکه فدک را مدیریت می‌کند ولی از حضور چشم‌گیر و پررنگ در دیگر شبکه‌های زنجیره‌ای این طیف فکری نیز غفلت نمی‌کند. تنها سه سال از راه‌اندازی «هیئت خدّام‌المهدی» در کویت می‌گذشت که تندروی‌های یاسر الحبیب، دولت کویت را مجبور کرد هیئتش را پلمپ و او را روانه زندان کند.
 
«اجازه نامه یاسر الحبیب ازآیت الله صادق شیرازی»
 
اما این جوان جسور چشم انگلیسی‌ها را گرفته بود؛ پس سریع به سوژه مورد نظر سازمان‌های حقوق بشری انگلیس و آمریکا تبدیل شد. حتماً خود مقامات کویتی هم متعجب شده بودند که این سازمان‌ها چرا بین این همه زندانی و شکنجه‌شده، به این روحانی جوان این قدر توجه می‌کنند. دو سال وقت کافی بود تا بعد از رایزنی انگلیسی‌ها و ساکن شدن وی در لندن حیطه فعالیت‌های یاسر الحبیب به شدّت گسترش پیدا کند. روزنامه‌ای با نام «shianewspaper» منتشر می کند، حوزه علمیه «امامین عسکریین» را در لندن به راه اندازد، شبکه ماهواره‌ای «فدک» را نیز با حمایت آیت‌الله سید صادق شیرازی تأسیس کند و در سال ۲۰۱۰ نیز مکان هیئتش در لندن را به حسینیه‌ای بزرگ به نام «حسینیه سیّدالشّهدا» منتقل و مکان جدید را مجتمعی برای حوزه علمیه، هیئت، دفتر کار، مؤسسه رسانه‌ای، شبکه ماهواره‌ای فدک، روزنامه شیعه و پایگاه اطلاع‌رسانی اینترنتی قرار می دهد.
 
رمضان المبارک ۱۴۳۱ قمری شیخ مقیم در انگلیس در هفدهم ماه مبارک و در سالروز وفات عایشه همسر پیامبر اکرم (ص) مجلسی در حسینیه خود در لندن تشکیل داد و از فراز منبر جملات رکیک و نسبت‌های وقیحانه‌ای متوجه او کرد.
 
او پس از ذکر ادلّه خویش برای اثبات نفاق و هرز‌گی و… به همسر پیامبر اسلام، سخن خود را با این توصیه راهبُردی! به پایان رسانید که: «جشن گرفتن به مناسبت هلاک عایشه، ضرورتی دینی است؛ چه این­که روز هلاکت عایشه، پیروزی اسلامی عظیمی به شمار می ­رود.» سایت وی نیز با افتخار تمام در این‌باره گزارش می‌دهد: «لازم به ذکر است که شبکه ماهواره‌ای فدک این جشن مبارک و وقایع آن را پوشش داده و پخش نمود. ضمن این‌که در بالای صفحه این شبکه نیز «شعار الله اکبر … عایشه فی النّار» برای اولین بار در تاریخ شبکه‌های تلویزیونی قرار داده شد! و در فواصل مختلف برنامه، سرودهایی به مناسبت و شادی از هلاکت رأس الکفر عایشه و شکر نعمت برائت از او، پخش گردید.
 
«شیخ عبدالعزیز آل الشّیخ» مفتی اوّل سعودی در برابر این اقدام چنین واکنش می‌دهد: «بعد از اسائه ادب یاسر الحبیب به أم المؤمنین عایشه، انتشار مذهب تشیّع در کشورهای عربی و اسلامی متوقّف شده است». وی در دیدار خود با ائمه جمعه و جماعات مساجد عربستان سعودی گفت: «سخنان یاسر الحبیب، روحانی شیعه کویتی باعث شد تا بسیاری از اهل سنّت که تمایلی به تشیّع داشتند، از مسیر انحرافی خود برگشته و راه مستقیم را برگزینند.» آل‌الشّیخ ادامه داد: «مُخبرین ما در کشورهای عربی به من اطلاع دادند عدّه زیادی از اهل سنّتی که شیعه شده بودند، به خصوص در شمال آفریقا، پس از گفته های یاسر الحبیب متوجّه شده اند که تشیّع، مذهبی باطل است و به مذهب حقّ برگشته اند.»
 
اما سخنان مشکوک شیخ، مشکلات بسیاری برای شیعیان کویت و عربستان نیز به بار آورد. علمای شیعه این دو کشور ـاز جمله «شیخ عَمری»، «شیخ حسین معتوق»، «شیخ حسن صفّار»، «شیخ علی آل محسن»، «شیخ عبدالجلیل السمین»، «شیخ نمر» و «سیّدهاشم السلمان» ـ مواضع سختی در برابر وی گرفته و او را از خود طرد کردند.
 
 
 
تا اینکه این دست موضع‌گیری‌ها که باعث ورود فشارهای فراوان به شیعیان عرب نیز شده بود، جمعی از علماء و فرهیختگان شیعه منطقه احصاء عربستان را بر آن داشت تا استفتائی را خدمت مقام معظم رهبری ارسال کنند. پاسخ معظم له آبی بود بر آتش:«اهانت به نمادهای برادران اهل سنّت از جمله اتّهام ­زنی به همسر پیامبر اسلام حرام است. این موضوع، شامل زنان همه پیامبران و به­ ویژه سیّدالانبیاء پیامبر اعظم -حضرت محمّد صلّی­ الله ­علیه­ و آله– می­ شود.» فتوایی که از شبکه ماهواره‌ای الجزیره گرفته تا روزنامه الانباء کویت، سایت پرمخاطب محیط، روزنامه‌های السّفیر لبنان و الحیات چاپ لندن و سایت رادیو تلویزیون مصر و … به انعکاس درآمد و مورد تحلیل قرار گرفت.
 
حتّی احمد الطّیب، شیخ الازهر در بیانیه‌ای رسمی، این‌چنین به فتوای رهبر حکیم انقلاب، واکنش نشان داد: «با تمجید و خرسندی، فتوای مبارک حضرت امام علی خامنه ­ای را در خصوص تحریم اهانت به صحابه رضوان­ الله­علیهم یا تعرّض به همسران حضرت رسول­(ص) دریافت کردم. این فتوایی است که با دانش صحیح و درک عمیق از خطرناکی آن­چه که اهل فتنه انجام می­ دهند، صادر شده و بیان­گر علاقه و اشتیاق به وحدت مسلمانان است. آن­چه که باعث می­ شود بر اهمیت این فتوا افزوده شود، آن است که عالمی از علمای بزرگ مسلمان و از بزرگ­ترین مراجع شیعه و به ­عنوان رهبر عالی جمهوری اسلامی ایران، چنین فتوایی را صادر کرده است.»
 
یکی دیگر از اقدامات این جریان مشکوک که حامیانی نیز در شهر مقدس قم دارد نام‌گذاری هفته برائت! در ربیع‌الاول سال پیش بود. این جریان در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «با نزدیک شدن به ایام فرحة الزهرا و غدیر ثانی، شورای سیاست گذاری شبکه جهانی امام حسین علیه‎السلام در بیانیه ای اعلام داشت: روز نهم ربیع الاول طبق فرموده اهل‌بیت علیهم‎ السلام روز غدیر ثانی نام‌گذاری شده است… از این رو بر خود لازم می‎دانیم که از روز نهم لغایت ۱۵ ربیع الاول را به عنوان هفته برائت نام‌گذاری کنیم تا از این شبکه مقدسه پیام برائت از دشمنان خاندان رسالت را با اتکا به عمل معصومین به جهان صادر نماییم.»
 
 
این حرکات زشت بدعت آلوده در حالی صورت می ­گیرد که خداوند در آیه ۱۷ سورة الانعام فرموده است: [وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا به غیر عِلْمٍ] یعنی به خدایان و بت‌های مشرکین و کفار حرف زشت نزنید چون آن‌ها مقابله به مثل کرده و به مقدسات شما توهین می‌کنند این آیه شریفه به طریق اولی دستور عدم توهین به مقدسات سنی‌ها را ثابت می‌کند.
 
بهترین تعبیر راجع به یاسر الحبیب سخن سید مقاومت، نصرالله عزیز است که شیخ هتاک را «شخصٌ شیعیٌ غیرُ معروفٍ عند الشیعة أساساً» دانسته است. یاسرالحبیب با کمک‌های بی‌دریغ دولت انگلستان و بیت آیت‌الله سید صادق شیرازی روز به روز به فعالیت‌های به ظاهر مذهبی‌اش می‌افزاید. قابل‌توجه اینجاست که در یک اقدام هماهنگ شبکه مورد حمایت آیت‌الله سید صادق شیرازی -شبکه امام حسین-درست در همین ایام اقدام به اعلام گستره برگزاری برنامه‌های هفته برائت این فرقه مشکوک کرد.
 
محمد هدایتی مدیر مسئول شبکه سلام
 
محمد هدایتی مدیر مسئول شبکه سلام یکی از کسانی است که با بیت شیرازی‌ها ارتباط کامل دارد و در مسائل سیاسی ضد نظام جمهوری اسلامی فعالیت می‌کند. تا به حال با شبکه صدای آمریکا مصاحبه کرده و از قمه زنی دفاع و جمهوری اسلامی را بارها متهم به دیکتاتوری کرده است.
 
 
 
از جمله فعالیت‌های وی، مدیریت سایت ضد انقلابی رسام -روحانیون سنتی ایران معاصر- است. جدیداً گروهی را به نام «ستاد بین المللی تعظیم شعائر حسینی» اداره می‌کند و اکثر کلیه‌های که می‌سازند، صحنه‌هایی از قمه یا لطمه زنی است. یکی از علمایی که به دلیل رفتارهای غلط ایشان، از آنان جدا شد، «آیت‌الله حسینی قزوینی» است. ایشان ابتدا با دادن بیانیه‌ای به شبکه «سلام» هشدار داد که در صورت دفاع از قمه زنی و توهین به مسئولین نظام، با آنان همکاری نخواهد کرد. سپس در سال ۱۳۸۸ و با اوج فتنه ۸۸ و تحرکات این شبکه، ایشان از همکاری با شبکه «سلام» خودداری و شبکه «ولایت» را تأسیس نمودند.
 

 
یکی از دستاوردهای این فرقه های افراطی برای تشیع
 
ماهاتیر محمد نخست وزیر سابق مالزی در یک سفر دوره­ای به ایران، از جمهوری اسلامی ایران خواست تا در مالزی برای تبلیغ اسلام و مبارزه با فرقه ضاله بهاییت به آنها کمک کند. چون منشا بهاییت در ایران بود و بهایی­ها یکی از مراکز اصلی شان در مالزی قرار دادشت و از آنجا نیرو می ­گرفتند. اما از حدود چهار سال قبل، به دلیل فعالیت­های جریان شیرازی­ ها در مالزی و مبارزه رسمی با خلفا، به دعوای میان شیعه و سنی چنان دامن زدند که به شعار نویسی­ های خیابانی انجامید و این مساله باعث شد، ماهاتیر محمد که تا دیروز از جمهوری اسلامی دفاع می­ کرد، چند ماه قبل نسبت به خطر گسترش شیعه در مالزی هشدار داد و خواستار مبارزه با شیعیان به عنوان یک فرقه ضاله شد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۴ ، ۱۲:۰۴
شهید التالی
نمی دانم این عادت ما ایرانی ها در خودبزرگ بینی، خود برتر بینی و خود بینی (رذیله اخلاقی که شیطان را از درگاه خدا راند) از کجا آمده اما همینقدر می دانم که ضربه های زیادی به ما، روابط اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و دینی ما زده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۴ ، ۱۴:۱۵
شهید التالی

  

کتک خوردن الهام چرخنده به جرم گفتن تبریک عید به رهبر انقلاب 



الهام چرخنده ، همسر الهام چرخنده ، خانم زهراییبیوگرافی الهام چرخنده,بیوگرافی الهام چرخنده وهمسرش,الهام چرخنده

 

جشن هنر و فرهنگ انقلاب اسلامی عصر روز دوشنبه با حضور جمع کثری از هنرمندان عرصه‌های مختلف فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی در دانشکده فنی دانشگاه تهران برگزار شد.

در این جشن، الهام چرخنده برای اولین بار سخنانی در خصوص مشکلاتی که برای او پس از گفتن تبریک عید به رهبر انقلاب در شبکه چهارم سیما پیش آمده بود، ارائه کرد.

چرخنده گفت: بعد از پخش صحبت‌های من در شبکه‌های مختلف منافقین، مخالفین و ضدانقلاب انتقادات زیادی به من شد همچنین دوستان سینما لطف زیادی به من اظهار داشتند و پیامک‌های برایم ارسال کردند و من در مجموع متوجه شدم که آنها چقدر از کلام من ناراحت هستند.

این بازیگر سینما و تلویزیون گفت: من هم آدم هستم و از این واکنش‌ها دلم شکست اما یاد فرمایش امام خمینی افتادم که فرمود زمانی ناراحت باشید که دشمن از شما تعریف کند.

وی با بیان اینکه از قوم لر بختیاری است، اظهار داشت: شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای که دور از کشور هستند و مرده باد و زنده باد سر می‌دهند شروع به فحاشی و تهمت و تهدید علیه من کردند و سپس این ماجرا به صفحات اجتماعی رسید البته اینجا لازم است که بگویم من فیس بوک ندارم اما دراینستاگرام فعالیت می‌کنم. آنها در روز ششم اردیبهشت ماه که شب تولد پسر شانزده‌ ساله‌ام بود شیشه ماشین من را خرد کردند و من آنجا گفتم یا علی آیا حواست هست؟ من دارم می‌فهمم غربت شیعه چقدر سخت بوده است.




بیوگرافی الهام چرخنده,بیوگرافی الهام چرخنده وهمسرش,الهام چرخنده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۴ ، ۱۱:۰۷
شهید التالی